آیه 16 سوره نحل
<<15 | آیه 16 سوره نحل | 17>> | |||||||||||||||
|
محتویات
ترجمه های فارسی
و نشانههایی (در زمین مانند کوهها و دریاها و رودها و جنگلها مقرر داشت) و آنان به ستارگان (در شبها) هدایت یابند.
و [برای اینکه در عبور از کوه ها و بیابان ها و کویرها سرگردان و گم نشوید] نشانه ها [قرار داد]، و [مردم به هنگام شب در دل بیابان ها و بر سطح دریاها] به وسیله ستارگان راهیابی می کنند.
و نشانههايى [ديگر نيز قرار داد]، و آنان به وسيله ستاره [قطبى] راهيابى مىكنند.
و نشانهها نهاد، و به ستارگان راه مىيابند.
و (نیز) علاماتی قرار داد؛ و (شب هنگام) به وسیله ستارگان هدایت میشوند.
ترجمه های انگلیسی(English translations)
معانی کلمات آیه
«عَلامَاتٍ»: نشانهها. عطف بر (رَواسِیَ) در آیه قبلی است.
تفسیر آیه
تفسیر نور (محسن قرائتی)
وَ عَلاماتٍ وَ بِالنَّجْمِ هُمْ يَهْتَدُونَ «16»
ونشانههاى ديگرى (در زمين قرار داد) وآنان به وسيله ستاره راه مىيابند.
نکته ها
براى حركت در بيابانها و پيدا كردن راهها، نياز به علائم داريم. علائم طبيعى در روز، و ستارگان در شب، كه خداوند در اين آيه به اين دو امر اشاره مىنمايد.
نه فقط براى شناخت راه از بيراهه، دربيابانها، نياز به علامت داريم، بلكه براى شناخت حقّ از باطل نيز در لابلاى هوسها و غرائز و طاغوتها، به نشانههاى روشن نيازمنديم.
پيامبر صلى الله عليه و آله براى بعد از خود علامتهايى را قرار داد كه هرگاه مردم دچار حيرت و سرگردانى شدند به آنها نظر كنند و حقّ را بشناسند؛
اوّلين آنها حضرت زهرا عليها السلام است كه دربارهاش فرمود: رضاى او رضاى من و غضب او غضب من است.
علامت ديگر ابوذر غفارى است كه پيامبر دربارهاش فرمود: آسمان بر كسى راستگوتر از ابوذر سايه نيفكنده است، تا مردم ببينند زبان ابوذر از چه كسى حمايت مىكند و او در تبعيدگاهِ چه كسى از دنيا مىرود.
علامت ديگر عمّار ياسر است كه پيامبر فرمود: قاتلِ عمّار گروه منحرفند. مردم ديدند كه در جنگ صفين، عمّار به دست لشگر معاويه كشته شد.
و مهمترين علامتِ روشن پس از پيامبر، امام حسين عليه السلام است كه پيامبر دربارهاش فرمود: «حسين از من است و من از حسين».
امام صادق و امام رضا عليهما السلام نيز مىفرمايند: «نحن العلامات و النجم رسول الله». «1»
«1». تفاسير مجمعالبيان و نمونه؛ كافى، ج 1، ص 207، امالى مفيد، 102.
جلد 4 - صفحه 503
ستارگان، هم وسيلهى شناخت جهت قبله هستند و هم در درياها و كويرها كه هيچ علامتى نيست، بهترين وسيلهى راهيابى مىباشند.
پیام ها
1- آيا خدايى كه براى هدايت دنيوى مردم علائمى را قرار داده، از هدايتِ معنوى آنها غافل بوده است؟ وَ عَلاماتٍ ... يَهْتَدُونَ
2- علم هيئت و ستارهشناسى، مورد توجّه اسلام است. «وَ بِالنَّجْمِ هُمْ يَهْتَدُونَ»
تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)
وَ عَلاماتٍ وَ بِالنَّجْمِ هُمْ يَهْتَدُونَ «16»
وَ عَلاماتٍ: و ديگر پيدا كرد نشانههاى راه براى روندگان از كوهها و تپهها و مانند آن تا به وادى هلاكت نشوند و به منازل مراد رسند. وَ بِالنَّجْمِ هُمْ يَهْتَدُونَ: و به ستارگان، بنى آدم راه يابند در دريا و صحرا مانند ثريا و جدى و بنات النعش و فرقدين و شعرمين و سماكين و غيره.
ابن عباس گفته: اين را از پيغمبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم پرسيدم، فرمود:
«1» اصول كافى، جلد اوّل، كتاب الحجّة، صفحه 196، حديث اوّل و دوّم.
«2» اكمال الدين صدوق، جزء اوّل، باب 21، حديث سوّم.
جلد 7 - صفحه 177
الجدى علامة قبلتكم و به تهتدون فى برّكم و بحركم. يعنى جدى علامت قبله شما است و به آن راه يابيد در صحرا و دريا.
و نزد بعضى مراد هدايت به ستاره شناختن قبله است.
نزد قتاده ستارگان براى سه چيز خلق شدهاند: 1- زينت آسمان 2- رجوم شياطين. 3- علامات كه به آن راه بيابيد.
حضرت صادق عليه السّلام فرمايد «1»: فكر كن در ستارگان كه بعضى از سال را ظاهر مىشوند و گاهى پنهان مىشوند مانند ثريا و جوزا و دو شعرا و سهيل، زيرا اگر همگى در يك وقت ظاهر مىشدند، استدلال به ظهور هر يك بر فصول و احوال مختلفه نتوان نمود، چنانچه به طلوع بعضى استدلال كنند بر نضج ميوهها و به برخى بر بار كردن شتران و به بعضى بر دخول فصلها. بعضى گاه ظاهر و گاه پنهان قرار داده و بعضى را هميشه ظاهر كه هرگز پنهان نشوند مانند بنات النعش صغرى كه هفت ستارهاند و جدى و فرقدان از جمله آنهاست، براى آنكه مصلحت چنين است تا علامتى باشند براى قبله و جهات طرق و مسالك در دريا و صحرا؛ زيرا اينها در اكثر معموره هميشه ظاهرند در استعلام علامات و طرق هدايت يابند، و در هر يك دو امر مختلف بىپايان مانند زراعت كردن و كشتن و سفر دريا و صحرا و علامت براى حدوث حوادث بسيار از وزيدن باد و آمدن باران و ظهور سرما و گرما و هدايت مسافران. حديث مطول، و به همين قدر اكتفا شد.
تتميم: در كافى «2» و مجمع البيان «3» و تفسير على بن ابراهيم قمى «4» و عياشى «5» در اخبار بسيارى از ائمه هدى قال: نحن العلامات و النّجم رسول اللّه.
«1» توحيد مفضّل، ترجمه علامه مجلسى، مجلس سوّم، صفحه 132.
«2» اصول كافى، جلد 1، كتاب الحجّة، صفحه 207، حديث شماره 3.
«3» مجمع البيان، جلد 3، صفحه 354.
«4» تفسير قمى جلد 1 صفحه 383.
«5» تفسير عيّاشى جلد 2 صفحه 256.
جلد 7 - صفحه 178
فرمودند: مائيم علامات و نجم رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله و سلّم مىباشد.
و قال صلّى اللّه عليه و آله و سلّم انّ اللّه جعل النّجوم امانا لاهل السّماء و جعل اهل بيتى امانا لاهل الارض.
و فرمود حضرت پيغمبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم: قرار داده است خدا ستارگان را امان براى اهل آسمانها و قرار داده اهل بيت مرا امان براى اهل زمين.
تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)
وَ هُوَ الَّذِي سَخَّرَ الْبَحْرَ لِتَأْكُلُوا مِنْهُ لَحْماً طَرِيًّا وَ تَسْتَخْرِجُوا مِنْهُ حِلْيَةً تَلْبَسُونَها وَ تَرَى الْفُلْكَ مَواخِرَ فِيهِ وَ لِتَبْتَغُوا مِنْ فَضْلِهِ وَ لَعَلَّكُمْ تَشْكُرُونَ «14» وَ أَلْقى فِي الْأَرْضِ رَواسِيَ أَنْ تَمِيدَ بِكُمْ وَ أَنْهاراً وَ سُبُلاً لَعَلَّكُمْ تَهْتَدُونَ «15» وَ عَلاماتٍ وَ بِالنَّجْمِ هُمْ يَهْتَدُونَ «16» أَ فَمَنْ يَخْلُقُ كَمَنْ لا يَخْلُقُ أَ فَلا تَذَكَّرُونَ «17» وَ إِنْ تَعُدُّوا نِعْمَةَ اللَّهِ لا تُحْصُوها إِنَّ اللَّهَ لَغَفُورٌ رَحِيمٌ «18»
ترجمه
و او است آنكه مسخّر نمود دريا را تا بخوريد از آن گوشتى تازه و بيرون آريد از آن پيرايهاى كه ميپوشيد آنرا و ميبينى كشتيها را شكافندگان آب در آن و تا بجوئيد از فضل او و باشد كه شما شكر گذار شويد
و افكند در زمين كوههاى استوار را كه مبادا حركت دهد شما را و نهرها و راهها را باشد كه شما راه يابيد
و نشانهها را و بستاره آنها راه مىيابند
آيا پس كسيكه مىآفريند مانند كسى است كه نمىآفريند آيا پس توجه نميكنيد
و اگر بشماريد نعمت خدا را بشمار نتوانيد آورد آنرا همانا خدا هر آينه آمرزنده مهربان است.
تفسير
خداوند متعال پس از ذكر ادلّه توحيد بيان نعمت و رحمت و بخشش و بخشايش خود را بر بندگان فرموده باين تقريب كه او است آنچنان خداوندى كه درياى با اين عظمت را در اختيار و تصرّف شما در آورده بطوريكه ميتوانيد از آن ماهى صيد كنيد كه گوشت تازه لطيف با طراوت است و بخوريد و بيرون آوريد از قعر آن بشناورى و غوّاصى لؤلؤ و مرجان را و براى زينت بلباس بدوزيد و بپوشيد و پيرايه گردن و بازو كنيد و ميبينى تو كه پيغمبرى و ساير مردم كه كشتيها چگونه بوسيله باد كه مأمور الهى است بسينههاى خودشان آب دريا را ميشكافند و در آن سير ميكنند بمنفعت شما و براى آنكه شما از خدا بخواهيد كه سود تجارتتان از تفضل و عنايت او زياد شود و شكر گذار و فرمانبردار شويد و افكند در طرح زمين كوههاى ثابت استوار را كه بمنزله ميخها است براى استحكام زمين كه مبادا ميل كند از جاى خود و مضطرب شود و شما را متحرّك و مائل و مضطرب نمايد و نيز افكند نهرها و رودهاى جارى را و راههاى آنها و شما را بآباديها و شهرهاتان تا آنها بمزارع و بساتين شما برسند و شما بمقاصد و منازل خودتان در رفتن و بر گشتن راه يابيد و علاوه علائم و نشانههائى براى شناختن راه در طرح زمين افكند از قبيل كوه و دره و تپّه و بلندى و پستى و امثال اينها كه در روز راهنما باشند و در شب بستارهها مردم را خداوند راهنمائى ميكند و آنها راه مىيابند در دريا و صحرا
جلد 3 صفحه 277
در كافى از امام صادق عليه السّلام روايت نموده كه خداوند ائمه را اركان زمين قرار داد كه مبادا حركت دهد اهلش را و در اكمال از امام باقر عليه السّلام نقل نموده كه اگر امام عليه السّلام يك ساعت از زمين برداشته شود موج ميزند زمين باهلش مانند دريا و در كافى و مجمع و قمّى ره و عياشى ره روايات بسيارى نقل نمودهاند از ائمه اطهار كه علامات مائيم و نجم پيغمبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم است و از امير المؤمنين عليه السّلام نقل شده كه پيغمبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم فرمود مراد از نجم در آيه ستاره جدى ميباشد كه هميشه هست و بآن قبله شناخته ميشود و اهل دريا و صحرا هدايت ميشوند و از امام صادق عليه السّلام روايت شده كه آيه معناى ظاهرى دارد و معناى باطنى جدى نشانه قبله است و راهنماى اهل دريا و صحرا چون هميشگى است فيض ره فرموده يعنى اين معناى ظاهرى است و معناى باطنى آن پيغمبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم است حقير عرض ميكنم مكرّر ذكر شده كه معناى ظاهرى و باطنى هر دو مراد است و اين از قبيل استعمال لفظ در زيادتر از يك معنى نيست كه مورد اشكال است اگر چه آنهم جائز است و بيان شد آيا پس از ذكر اين همه مخلوقات و نعم الهيه جاى ترديد است كه خداى تعالى مانند بتها و ساير مخلوقات كه خلقى ننمودند و نمينمايند نسبت و شباهتى بآنها ندارد و نبايد آنها را مانند خدا عبادت نمود و از آنها حاجت خواست و آيا نبايد كسيكه خود را عاقل ميداند اندك توجّهى باين موضوع مهم نمايد تا متذكّر شود كه اشتباه بزرگى كرده كه آنها را مانند خدا ستايش نموده و اگر مردم بخواهند بشمارند و تعيين كنند نعمتهاى خدا را كه چه قدر است ممكن نيست و نميتوانند چون از حدّ شمار بيرون است چه رسد بآنكه بخواهند شكر آنها را بجاى آورند چون كسى نمىتواند تمام نعمتهائى را كه در وجود او جمع است از اعضاء و اجزاء و عروق و اعصاب و حواس و انفاس و غيرها تعداد نمايد چه رسد بموجودات ارضيه و سماويّه كه مدخليت در زندگى او دارند و چه رسد بشكر آنها و شكر بر توفيق شكر گذارى كه آنهم نعمت بزرگى است و موجب تسلسل ميشود در اوّل گلستان فرموده: هر نفسى كه فرو ميرود ممدّ حيات است و چون بر ميآيد مفرّح ذات پس در هر نفسى دو نعمت موجود و بر هر نعمتى شكرى واجب. از دست و زبان كه بر آيد. كز عهده شكرش بدر آيد. پس بايد در مقام اداء شكر نعمت كه عقلا واجب
جلد 3 صفحه 278
است ناچار متمسك و متوسل بمغفرت و رحمت الهى شد تا از گناه تقصير در آن بمقتضاى غفوريّت خود بگذرد و بمقتضاى رحيميت خود قطع نعمت و تعجيل در عقوبت نفرمايد ..
اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)
وَ عَلاماتٍ وَ بِالنَّجمِ هُم يَهتَدُونَ «16»
در اينکه آيه اختلاف بسيار است، بعضي گفتند علامات عطف بجمله قبل است وَ بِالنَّجمِ هُم يَهتَدُونَ جمله مستقله است، بعضي گفتند علامات جادهها و سبل است، و نجم جنس ستارهها، بعضي گفتند علامات جبال است در روز و نجم ستارهها در شب راه نما هستند، لكن در بعض اخبار علامات را بائمه تفسير كردهاند و نجم را بحضرت رسول صلّي اللّه عليه و اله، و در بعض اخبار ميفرمايد مائيم علامات و نجوم که بما هدايت ميشوند.
برگزیده تفسیر نمونه
]
(آیه 16)- و از آنجا که راه بدون نشانه و علامت و راهنما، انسان را به مقصد نمیرساند بعد از ذکر نعمت «راه» به این «نشانهها» اشاره کرده، میگوید:
«و علاماتی قرار داد» (وَ عَلاماتٍ).
این علامتها انواع زیادی دارد: شکل کوهها و درّهها و بریدگیهای آنها، فراز و نشیبهای قطعات مختلف زمین، رنگ خاکها و کوهها، و حتی چگونگی وزش بادها هر یک، علامتی برای پیدا کردن راههاست.
ولی از آنجا که در پارهای از اوقات در بیابانها، در شبهای تاریک، یا هنگامی که انسان شبانه در دل اقیانوسها سفر میکند از این علامات خبری نیست، خداوند علامات آسمانی را به کمک فرستاده تا اگر در زمین علامتی نیست، از علامت آسمان استفاده کنند و گمراه نشوند! لذا اضافه میکند: «و به وسیله ستارگان، مردم هدایت میشوند» (وَ بِالنَّجْمِ هُمْ یَهْتَدُونَ).
جالب توجه این که: روایات بسیاری از ائمه علیهم السّلام وارد شده که در آنها «نجم» (ستاره) به پیامبر و «علامات» به امامان تفسیر شده است که اشاره به تفسیر معنوی آیه است.
در حدیثی از امام صادق علیه السّلام چنین میخوانیم: «النّجم رسول اللّه و العلامات الائمة علیهم السّلام»: «ستاره اشاره به پیامبر است و علامات امامان علیهم السّلام هستند».
سایرتفاسیر این آیه را می توانید در سایت قرآن مشاهده کنید:
تفسیر های فارسی
ترجمه تفسیر المیزان
تفسیر خسروی
تفسیر عاملی
تفسیر جامع
تفسیر های عربی
تفسیر المیزان
تفسیر مجمع البیان
تفسیر نور الثقلین
تفسیر الصافی
تفسیر الکاشف
پانویس
منابع
- تفسیر نور، محسن قرائتی، تهران:مركز فرهنگى درسهايى از قرآن، 1383 ش، چاپ يازدهم
- اطیب البیان فی تفسیر القرآن، سید عبدالحسین طیب، تهران:انتشارات اسلام، 1378 ش، چاپ دوم
- تفسیر اثنی عشری، حسین حسینی شاه عبدالعظیمی، تهران:انتشارات ميقات، 1363 ش، چاپ اول
- تفسیر روان جاوید، محمد ثقفی تهرانی، تهران:انتشارات برهان، 1398 ق، چاپ سوم
- برگزیده تفسیر نمونه، ناصر مکارم شیرازی و جمعي از فضلا، تنظیم احمد علی بابایی، تهران: دارالکتب اسلامیه، ۱۳۸۶ش
- تفسیر راهنما، علی اکبر هاشمی رفسنجانی، قم:بوستان كتاب(انتشارات دفتر تبليغات اسلامي حوزه علميه قم)، 1386 ش، چاپ پنجم